المتقین

المتقین

بررسی خصوصیات اخلاقی/عادات سالم و ناسالم
المتقین

المتقین

بررسی خصوصیات اخلاقی/عادات سالم و ناسالم

دروغ

دروغ

بسم الله الرحمن الرحیم

دروغ 

دروغ در لغت به معنای سخن نادرست، خلاف حقیقت و واقعیت، قول ناحق است و به معنای نقل گفتاری از کسی است که آن را نگفته است.اصل آن در گفتار است؛ گذشته باشد یا آینده،‌وعده باشد یا غیر آن. ضد صدق است و خبر از خلاف واقع،چه به صورت عمد یا سهو می باشد.
دروغ در اصطلاح، همان اظهار امر خلاف واقع و سخن بر خلاف حقیقت را دروغ گویند که یکی از بزرگترین و بدترین صفات انسان، دروغ گفتن است. 


بررسی کامل دروغ از منظر قرآن و عترت

 

  فهرست

 

اقسام دروغ

دانشمندان اخلاق و فقیهان ، دروغ را به اقسامی تقسیم کرده اند. فقیهان به ظاهر رفتار نظر داشته و دانشمندان اخلاق به باطن عمل و زوایای درونی عمل پرداخته اند.

ابزار و وسایل انسان برای خبر دادن، متفاوت است، به همین دلیل دروغ ها نیز گوناگون می شوند.

فقها معتقدند دروغ گفتن، فقط به لفظ و گفتاری که از دهان بیرون می آید، محدود نمی شود، بلکه ممکن است به شیوه های دیگری همانند اشاره کردن با سر و دست و چشم یا نوشتن مطالب غیر واقعی، صورت پذیرد که البته هر سه مورد حرام است.

بنابراین فقیهان از دروغ های گفتاری، اشاره ای و نوشتاری سخن می گویند، اما دانشمندان اخلاق دروغ را بر شش قسم می دانند: 1. دروغ در گفتار 2. دروغ در نیّت 3. دروغ در عزم 4. دروغ در وفا به عزم 5. دروغ در اعمال 6. دروغ در مقامات دین که بحثی معرفتی و عرفانی است.

1-دروغ در گفتار: یعنی انسان خبری مخالف با واقعیت را بگوید، البته گاه انسان ،‌تنهادر موقعیتی خاص به دروغ روی می آورد و در مواقع دیگر، مطابق واقع سخن می گوید. گاهی خبرهای مخالف واقع آنقدر از انسان به صورت گفتاری و نوشتاری و عملی سر می زند که دروغگویی به شکل یک ویژگی و «ملکه» در او ظاهر می شود. در این حالت، فرد به خلق و خوی دروغگویی مبتلا شده است و قلم، زبان و رفتارش بر محور دروغ می چرخد. در این زمان، دروغ گفتن و خبرهای خلاف واقع دادن، برای او تبدیل به رفتاری آسان می شود طوری که شخص از رفتار زشت خود احساس بدی نمی کند.

اما افرادی که صفت دروغگویی هنوز در وجودشان، ملکه نشده است، بلکه فقط بر اثر اضطرار و موقعیتی ویژه، دروغ می گویند، اگر چه دروغ از رذایل نفسانی است، اما موجب ناراحتی در وجودشان شده و خوشبختانه هنوز به خوی دروغگویی دچار نشده اند، هر چند در روایات هر دو صورت آن نکوهش شده است.

حضرت علی (ع) فرمود: «لا شیمه اقبح من الکذب؛ هیچ عادت و خلقی زشت تر از دروغ نیست» 

2-دروغ در نیت: گاه انسان تصمیم می گیرد کار نیکو یا هر امر خیر دیگری انجام دهد، اما نیت او بر انجام آن کار، فقط خداوند تبارک و تعالی نیست؛ بلکه تصمیم او ریشه در خواسته های نفسانی و غیر خدایی دارد.

به عبارت دیگر، امر دیگری غیر از خداوند در نیت و قصدش، دخالت دارد که به این حالت «دروغ در نیت» گفته می شود.

شایان ذکر است که بحث «ریا» نیز در همین جهت و مرتبط با همین موضوع مطرح می شود.

در مقوله ریا نیز دخالت غیر خدا در نیت و قصد شخص، برای انجام کار خیر مورد توجه قرار می گیرد که این نقطه مقابل خلوص نیت است، از این رو «ریا» از شاخه های «دروغ در نیت» به شمار می رود، البته «دروغ در نیت» معنایی گسترده تر از ریا دارد. در ریا ، انسان عمل خویش را برای جلب توجه دیگران انجام داده و آنها را داخل در نیت و قصد عبادتش می کند، در حالی که «دروغ در نیت»، داخل کردن هر چیز غیر از خدا در نیت عبادت است مانند آنکه کسی برای کاهش وزن روزه بگیرد و گمان کند که هم عبادت کرده و هم به خواسته دیگرش دست یافته است.

وقتی انسان به حالتی مبتلا شد که در نیت و قصدش برای عمل خیر، خواهش های نفسانی را دخالت داد، به «دروغ در نیت» گرفتار شده است.

3-دروغ در تصمیم و عزم: گاه انسان تصمیم می گیرد کار خیری از طاعات و عبادات را برای تقرب به پروردگار انجام دهد، اما در انجام آن تردید داشته و سستی می کند و سرچشمه این تردید نیز خواهش های نفسانی است از این رو صادق نیست. در این حالت او به «دروغ در عزم» دچار شده است.

چون این سستی ، با ادعای او در تصمیم گیری اش منافی بوده ،از این رو او در تصمیم و عزمش صادق نیست. به هر اندازه که این سستی وجود دارد، به همان اندازه شخص دروغگو است.

4-دروغ در وفا به عزم: برخی از اعمال خیر باید در زمانی خاص و با حصول شرایطی ویژه انجام شود، مثل رفتن به حج که از واجبات است و باید در زمانی مشخص و پس از تحقق شرایطی خاص، مثل استطاعت مالی انجام شود یا روزه واجب که از عبادت ها و زمان آن ماه رمضان است و همین طور ادای حقوق واجب الهی که با پیدا شدن شرایط خاص، باید به جا آورده شود.

حال گاهی شخص، پیش از حصول شرایط، بر انجام آن کار خیر مصمم شده و در تصمیم خویش، بسیار جدی است به این معنا که در نیت و عزمش دروغ راه ندارد، ولی به محض حصول آن شرایط، مانند پدید آمدن استطاعت و فرا رسیدن زمان انجام تعهدات، خواهش های نفسانی از هر سو به او هجوم می آورد و بر او غلبه می کند تا آنجا که بر تمام تصمیم ها و پیمان ها، پشت کرده و آنها را زیر پا می گذارد. در این حالت او به «دروغ در وفا به عزم» مبتلا شده است و در آن صادق نیست.

5-دروغ در عمل: یعنی انسان در ظاهر ،‌حالتی به خود بگیرد که گویای وجود صفتی در باطن او است، حال آنکه از چنان صفتی برخوردار نیست. عدم هماهنگی حالت ظاهر با صفت باطنی را <کذب در عمل> می گویند.

به عنوان مثال انسانی است که در حال نماز، به ظاهر، چنان حالت خضوع و خشوعی به خود گرفته که گویا در عظمت پروردگار غرق است، حال آنکه در باطن، از خدا غافل است. البته باید دقت داشت که بدون شک، «دروغ در عمل» با «ریا» که همان «دروغ در نیت» است، تفاوت دارد. «ریا» هنگامی که انسان، غیر خدا را در نیت عمل نیکویش شرکت دهد، پدید می آید، یعنی زمانی که برای نشان دادن رفتار نیکوی خود به دیگران، آن عمل را انجام دهد، حال آنکه دروغ در عمل فقط به سبب عدم هماهنگی میان عمل و درون حاصل می شود، خواه هدف، نشان دادن به دیگران باشد، یا چنین انگیزه ای در میان نباشد.

چه بسا هنگامی که انسان در تنهایی نیز به صفتی تظاهر کند که در باطن و ضمیر او وجود ندارد. چنان نمازی با ظاهر خاضعانه می خواند که با باطنش هیچ گونه هماهنگی ندارد، خضوع در عمل، همیشه در رابطه ای مستقیم با خضوع درونی است، از این رو چون اعمال او با باطنش مطابق نیست، به دروغ در عمل مبتلا شده است؛ البته اگر در همین حال، انگیزه نشان دادن عمل به دیگران را نیز داشته باشد، به دروغ در نیت نیز دچار شده است.

6-دروغ در مقامات دین و سلوک: گاهی اوقات انسان درباره مراحل حرکت به سوی خدا و مراتب معنوی و مقامات دین از قبیل ایمان، تقوا، توکل، رضا، تسلیم، خوف و رجاء، بر این تصور است که به این مقامات دست یافته ، در حالی که این گونه نیست. زیرا هر یک از این مقامات پایه ها، حقیقت و سرانجامی دارد که دسترسی به آنها بسیار مشکل است، اما برخی از افراد خود را در آن مقامات تصور می کنند، بنابراین او نیز به دروغ مبتلاست.

مبدأ خوف و بیم در انسان، همان ایمان است. تا ایمان نباشد، بیم و خوف نیز نخواهد بود. لرزش اندام اولیاءالله هنگام برپایی نماز و پریدگی رنگ چهره امام حسن مجتبی (ع) هنگام وضو ساختن، از آثار همین خوف و بیم است که فرمان برداری ، اطاعت ، پرهیز از گناهان و تباهی ها را در پی دارد.

 

دروغ از منظر قرآن و عترت

قرآن ((و از گفتار باطل(و دروغ)اجتناب ورزید درحالی که گروندگان خالص به خدا باشید)).

پیامبر خدا(ص):مؤمن هرگاه بدون عذر دروغی بگوید هفتاد هزار ملک او را لعنت می‌کنند و بوی بدی از قلبش بیرون می‌آید که تا به عرش می‌رسد و خداوند به سبب این دروغ،‌ گناه هفتاد زنا که کمترین آن زنای با مادر است را برای او می‌نویسد.

پیامبر خدا(ص ):بدان که راستگویى، پر برکت است و دروغگویى، شوم.

امام علی (ع): اگر خصلت ها از یکدیگر متمایز و جدا شوند، هر آینه راستى با شجاعت باشد و بزدلى با دروغ.

امام علی (ع): با دروغگو مشورت نکن، چون دروغگو، مانند سراب، دور را در نظرت نزدیک نشان مى دهد و نزدیک را دور.

امام صادق (ع):ندادن حقوق (دیگران) ذلّت مى آورد و انسان در این باره مجبور به دروغ گفتن مى شود.

امام علی (ع): راستگو، با راستگویى خود به همان مى رسد که دروغگو با حیله گرى خود.

امام موسی کاظم(ع):اداى امانت و راستگویى روزى را زیاد مى کند و خیانت و دروغگویى باعث فقر و نفاق مى شود.

پیامبر خدا(ص) :سه چیز است که در هر کس باشد منافق است اگر چه روزه دارد و نماز بخواند و حج و عمره کند و بگوید من مسلمانم، کسى که هنگام سخن گفتن دروغ بگوید و وقتى که وعده دهد تخلف نماید و چون امانت بگیرد، خیانت نماید.

پیامبر خدا(ص) به حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: در شب معراج زنی را دیدم که سرش مانند خوک و بدنش مانند بدن الاغ بود و سبب آن فتنه انگیزی و دروغ بود. 

پیامبر خدا(ص): خیانت بزرگی است,که به برادرت سخنی بگویی که او سخن تو راراست بداند در حالی که تو دروغ گفته باشی .

امام علی (ع): حسد و دروغ و کینه را واگذار که این هر سه ، دین انسان را عیب دار ، و مرد را نابود گرداند.

امام علی (ع): کمیابترین چیزها راستی و امانتداری , است و بیشترین چیزها, دروغ و خیانت.

امام صادق (ع):شش (صفت) در مؤمن نیست: سخت گیری، بی خیری، حسادت، لجاجت، دروغگویی و تجاوز.

پیامبر خدا(ص): از دروغ بپرهیزید,زیرا دروغ توام با انحراف از حق است و هردوی آنها در آتشند.

پیامبر خدا(ص): منافق را سه علامت است: اگر سخن گوید دروغ است، و چنانچه مورد اعتماد و امانت داری واقع شود خیانت کند، و به هنگام وعده زیر قول خود زند.

پیامبر خدا(ص): هر گاه بنده دروغ بگوید, از بوی گندی که پدید آورده است فرشته یک میل از او دور شود.

امام علی (ع): خود را از دروغ نگهدارید, زیرادروغ گفتن , پست ترین خویهاست و آن نوعی زشتی و گونه ای از پستی است .

امام علی(ع): مسلمان باید از برادری کردن با سه گروه دوری کنند: شوخ بی حیا، احمق و دروغگو.

امام علی(ع): راستگو بودن و پرهیز نمودن از دروغ، زیباترین اخلاق و بهترین ادب است.

پیامبر خدا(ص): نیکی با پدر و مادر عمر را افزون کند و دروغ روزی را کاهش دهد و دعا قضا را دفع کند.

امام صادق (ع):چه بسا مردی با گفتن دروغی ، از فیض نماز محروم می شود.

امام علی (ع): خصلتی زشت تر از دروغگویی ,نیست .  هیچ بدیی بدتر از دروغ , نیست .

امام علی (ع):بدترین گفتار, آن است که قسمتی ازآن , قسمت دیگرش رانقض کن .

امام باقرعلیه السّلام فرمودند: نخستین کسی که دروغ را تکذیب میکند خداوند است و بعد آن دو فرشتهای که بر او ناظر میباشند و سپس خودش که میداند به حق سخن نمیگوید و هر چه بر زبان جاری میکند دروغ است.

امام صادق علیه السّلام  فرمودند: نشانه دروغگو آن است که برای شما از مشرق و مغرب سخن میگوید و از زمین و آسمان گفتگو مینماید، ولی اگر از حرام و یا حلال خدا از وی سؤال کنند چیزی نمیداند.

امام صادق علیه السّلام فرمود: دروغگو مردانگی ندارد.

 

دروغ و ایمان

قرآن.((تنها کسانی دروغ پردازی می کنند, که به آیات خداایمان ندارند و آنان خود دروغگویانند)).

از پیامبر خدا(ص) سؤال شد: آیاممکن است مؤمن , ترسو باشد؟ فرمود:آری عرض شد: آیا می شود مؤمن , بخیل باشد؟ فرمود: آری عرض شد: آیا ممکن است مؤمن , دروغگو باشد؟ فرمود: نه .  ابو دردا از پیامبر خدا(ص) پرسید:آیا مؤمن , دزدی می کند؟ فرمود: ممکن است پرسید: آیا مؤمن , زنا می کند؟ فرمود:بله , هر چند ابو دردا, خوش نداشته باشدپرسید: آیا مؤمن , دروغ می گوید: فرمود:تنها کسی دروغ می بندد, که مؤمن نیست همانا بنده لغزشی می کند و سپس به سوی پروردگارش برمی گردد و توبه می کند وخداوند توبه اش را می پذیرد.

حسن بن محبوب می گوید از امام صادق (ع) پرسیدم : آیا ممکن است مؤمن ,بخیل باشد؟ فرمود: آری ،پرسیدم : آیامی شود ترسو باشد؟ فرمود: آری ،پرسیدم :آیا دروغگو هست ؟ فرمود: نه و خائن هم نیست، سپس فرمود: مؤمن بر هر خویی سرشته می شود, مگر خیانت و دروغ.

پیامبر خدا(ص):مؤمن بر هر خصلتی سرشته می شود, بجز خیانت و دروغ.

امام علی(ع):(نشانه) ایمان، این است که راستگویى را هر چند به زیان تو باشد بر دروغگویى، گرچه به سود تو باشد، ترجیح دهى.

مردی امام صادق (ع) درخواست کلامی کوتاه نمود که حاوی خیر دنیا و آخرت باشد، فرمود: دروغ مگو.

پیامبر خدا(ص):از دروغگویی بپرهیزید, زیرا دروغ ,از ایمان بر کنار است.

امام باقر(ع): دروغ , ویران کننده ایمان است .

امام علی (ع): بندگان خدا راست بگوئید همانا خدا با راستگویانست، از دروغ بپرهیزید زیرا که دروغ دورکنندهی ایمانست و همانا راستگو بر مکان نجات و کرامت است و دروغگو در مکان نابودیست.

 

دروغ کلید هر بدی است

امام باقر(ع): خداوند عزوجل , برای بدی قفلهایی قرار داده و کلیدهای آن قفلها راشراب قرار داده است و دروغ , بدتر ازشراب است . 

امام عسکری (ع): همه  پلیدیها در یک خانه نهاده شده و کلید آن , دروغ قرار داده شده است. 

مردی به پیامبر خدا(ص) عرض کرد: ای رسول خدا, چهار کار خوشایند من است :زنا, شرابخواری , دزدی و دروغ اما هر کدام را که بفرمایید به خاطر شما ترک می کنم حضرت فرمود: دروغ را رها کن مرد رفت و تصمیم گرفت , زنا کند اما با خودش گفت :پیامبر از من می پرسد (که زنا کرده ای یا نه)اگر انکار کنم , قولی را که به ایشان داده ام شکسته ام و اگر اقرار کنم , حد می خورم سپس تصمیم گرفت دزدی کند, بعد تصمیم گرفت شراب بخورد, اما هر بار همین فکر رابا خود کرد لذا نزد رسول خدا برگشت وعرض کرد: شما راه را بکلی بر من بستید, من همه این کارها را رها کردم.

 

دستور به ترک دروغ جدی و شوخی 

پیامبر خدا(ص) :من بر کسی که مجادله را رها کند, هر چند حق با او باشد و کسی که دروغ را, هر چند به شوخی , واگذارد و کسی که اخلاقش را نیکو گرداند, خانه ای درحومه بهشت و خانه ای در مرکز بهشت وخانه ای در بالای بهشت ضمانت می کنم.

امام علی (ع): هیچ بنده ای طعم ایمان را نچشد, مگر آن گاه که دروغ را, شوخی یاجدی آن , ترک گوید.

پیامبر خدا(ص): دروغ , چه جدی وچه شوخی آن , درست نیست همچنین درست نیست که مرد به فرزند خود وعده ای بدهد و به آن عمل نکند همانا راستگویی ,به نیکی رهنمون می شود و نیکی به بهشت هدایت می کند و دروغ به ناراستی و انحراف می کشاند و ناراستی و انحراف , به آتش رهنمون می شود.

امام سجاد(ع): به فرزندان خودمی فرمود: از دروغ کوچک و بزرگش , جدی و شوخیش بپرهیزید, زیرا انسان هر گاه درچیز کوچک دروغ بگوید, به گفتن دروغ بزرگ نیز جرئت پیدا می کند.

پیامبر خدا(ص) :وای بر کسی که برای خنداندن مردم دروغ بگوید, وای بر او, وای بر او.

امام علی علیه السّلام فرمودند: دروغ شایسته نیست چه جدی باشد و یا شوخی و اگر به کودکی هم وعده دادهاید باید به آن وفا کنید.

 

دروغ کوچک

اسما بنت عمیس : من ساقدوش عایشه بودم که او را آماده کردم و به نزد رسول خدا(ص) بردم عده ای از زنان نیز با من بودند به خدا قسم , نزد رسول خدا خوراکی جز یک کاسه شیر نبود رسول خدا, مقداری شیر نوشید و سپس کاسه را به دست عایشه داد اسما می گوید: دختر, از گرفتن کاسه شیر شرم کرد من گفتم : دست رسول خدا رارد نکن , ظرف را بگیر عایشه , با حالت شرم کاسه را گرفت و مقداری شیر نوشیدحضرت سپس فرمود: به بقیه زنان هم بده ,بنوشند آنها گفتند: ما میل نداریم رسول خدا (ص) فرمود: گرسنگی و دروغ را با هم جمع نکنید اسما می گوید: عرض کردم : ای رسول خدا, اگر کسی از ما میل به چیزی داشته باشد و بگوید میل ندارم , آیا این دروغ به شمار می آید؟ فرمود: دروغ نوشته می شود, حتی دروغ کوچک هم , دروغ کوچک نوشته می شود. 

اسما بنت یزید به رسول خدا(ص)عرض کرد: اگر فردی از ما میل به چیزی داشته باشد و بگوید: میل ندارم , آیا این دروغ به حساب می آید؟ حضرت فرمود:دروغ , دروغ نوشته می شود, حتی دروغ کوچک هم , به عنوان دروغ کوچک نوشته می شود.

عبداللّه بن عامر: روزی رسول خدا(ص)در خانه ما نشسته بود مادرم مرا صدا زد وگفت : بیا به تو چیزی  بدهم ،رسول خدا(ص) به او فرمود: می خواهی چه به اوبدهی ؟ عرض کرد: می خواهم خرمایی به او بدهم رسول خدا(ص) به مادرم فرمود: بدان ,که اگر چیزی به او ندهی , دروغ برایت نوشته می شود.

رسول خدا(ص):برای دروغگویی آدمی همین بس , که هر چه می شنود بازگوکند.

رسول خدا(ص):جز از مردم مطمئن چیزی نقل مکن، و گر نه دروغگو درآئی، و دروغگوئی خاری و ذلّت است.

امام علی (ع): در نامه خود به حارث همدانی , می فرماید: هر چه می شنوی برای مردم بازگو مکن , زیرا که همین خود برای دروغگویی کافی است .

امام باقر علیه السّلام فرمودند: علی بن الحسین علیهما السّلام به فرزندان خود میفرمودند: از دروغ دوری کنید و سوگند بزرگ و کوچک از زبان شما بیرون نیاید چه در کارهای مهم و یا عادی. هر گاه مردی در کارهای کوچک دروغ بگوید جرأت پیدا میکند در کارهای بزرگ هم مرتکب دروغ بشود، مگر نمیدانید رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله فرمودند بنده با صداقت رفتار میکند تا آن جا که خداوند او را از صدیقان به حساب میآورد، یا همواره دروغ میگوید تا جایی که خداوند او را در زمره دروغگویان به حساب میآورد.

 

کذاب

 به امام صادق (ع) عرض شد: هر کس دروغی بگوید, کذاب است ؟ فرمود: نه , هیچ کس نیست , مگر این که دروغی از او سرمی زند, کذاب کسی است که دروغگویی درذات او نشسته باشد. 

امام علی (ع):فردی از شما آنقدردروغ می گوید, که دیگر در دلش به اندازه جای سوزنی راستگویی باقی نمی ماند پس در این هنگام نزد خداوند, کذاب نام می گیرد.

رسول خدا(ص): بنده چندان دروغ می گوید و دنبال دروغ می رود, که نقطه ای سیاه در دلش پدیدار می شود و به تدریج قلبش را سیاه می کند و در این هنگام نزد خداوند در شماردروغگویان نوشته می شود.

امام علی (ع): در دانش اشخاص کذاب ,خیری نیست .

امام علی (ع):مرض دروغ زشتترین بیماریها است.

 

نتیجه دروغ

قرآن .((خداوند کسی را که دروغگوی ناسپاس است ,هدایت نمی کند)).

قرآن .((خداوند کسی را که افراط کار دروغزن باشد, هدایت نمی کند)).

قرآن .((درنتیجه , به سزای آن که با خدا خلف وعده کردند واز آن روی که دروغ می گفتند, در دلهایشان  تا روزی که او را دیدار می کنند  پیامدهای نفاق را باقی گذارد)).

امام علی(ع): نتیجه دروغ , خواری در دنیاو عذاب در آخرت است.

امام علی (ع): زیاد دروغ گفتن انسان ,شکوه او را می برد. 

مسیح (ع): کسی که زیاد دروغ بگوید, شکوهش برود.

امام علی (ع): دروغ , به نفاق می انجامد.

پیامبر خدا(ص):  هر گاه دو سوداگر در معامله راستگوی و نیکو کار باشند خدا به ایشان برکت دهد و اگر دروغگوی و خیانتکار باشند برکت از ایشان دور شود.

امام علی (ع):کسی که دروغ بگوید,مروت خود را تباه کرده است. 

پیامبر خدا(ص):  خدا با سه تن سخن نگوید: منتگذار که چیزی به کسی ندهد تا از منت نکشی، و آنکه از خود پسندی به زمین دامن کشان باشد و آنکه با سوگند دروغ کالای خود را جلوه دهد.

امام علی (ع): دروغگویی و مروت , با هم جمع نمی شود.

امام علی (ع): کسی که به دروغگویی شناخته شود اعتماد به او کم می شود و کسی که از دروغ اجتناب ورزد گفته هایش باور شود.

امام علی (ع): دروغگو, در گفتارش مورد اتهام است هر چند (برای اثبات گفته اش) دلیل قوی بیاورد و راست بگوید.

امام علی (ع): دروغگو با دروغگویی خود سه چیز به دست می آورد: خشم خدا رانسبت به خود, نگاه تحقیرآمیز مردم رانسبت به خود و دشمنی فرشتگان را نسبت به خود.

پیامبر خدا(ص): دروغ , روزی را کم می کند.

امام علی (ع):عادت به دروغگویی ,فقر می آورد.

امام صادق(ع): از جمله کمکهای خداوند برضد دروغگویان فراموشی است.

پیامبر خدا(ص):ای علی دروغ مگو که نور چهرهات را میزداید.

پیامبر خدا(ص): ای علی از دروغ  بپرهیز زیرا که دروغ چهره را تیره میکند بعد در پیشگاه خدا دروغگو نوشته میشود و همانا راستی چهره را سفید میکند و در پیشگاه خدا راستگو نوشته میشود بدان که راستی مبارک و دروغ شوم و نامبارک است.

امام صادق علیه السّلام فرمودند: عیسی بن مریم علیه السّلام فرمود: هر کس زیاد دروغ بگوید وقار و زیبائیش را از دست میدهد. 

امیر المؤمنین علیه السّلام فرمودند: هر کس به دروغ عادت کند فقیر میشود.

 

زشت ترین دروغ

قرآن .((پس , کیست ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ بندد تا از روی نادانی , مردم را گمراه کند)).

قرآن .((و برای آنچه که زبان شما به دروغ می پردازد,مگویید: این حلال است و آن حرام , تا بر خدا دروغ بندید,زیرا کسانی که بر خدا دروغ می بندند رستگار نمی شوند)).

قرآن .((و می گویند: آن از جانب خداست , در صورتی که ازجانب خدا نیست و بر خدا دروغ می بندند, با این که خودشان (هم) می دانند)).

قرآن .((و روز قیامت کسانی را که بر خدا دروغ بسته اند,روسیاه می بینی آیا نه این است که جهنم جایگاه گردنکشان است ؟)).

امام صادق(ع): یک دروغ , روزه روزه دار را باطل می کند ابو بصیر می گوید:عرض کردم : کدام یک از ماست که چنین چیزی (یک دروغ در روز) از او سر نزند؟ حضرت فرمود: مقصود این نبود که تو فکرکردی , بلکه مقصود دروغ بستن به خدا ورسول او و ائمه , صلوات اللّه علیه و علیهم ,می باشد .  دروغ بستن به خدا و رسول او (ص) ازگناهان کبیره است.

 

موارد جایز بودن دروغ 

اصلاح ذات البین :هر گاه دو نفر از یکدیگر کدورت و کینه‌ای داشته باشند و با هم قطع رابطه کنند برای اصلاح و آشتی دادن آنها دروغ گفتن جایز است یعنی گفتن مطالبی که موجب رفع کدورت‌ها و دشمنیها و برقراری روابط دوستانه و صمیمانه گردد، و همان‌گونه که برای رفع و درمان خصومت‌ها و اصلاح روابط میان مسلمانان دروغ گفتن جایز است برای رفع و پیشگیری از خصومتها و دشمنیها نیز گفتن دروغ جایز است. بنابراین هرگاه راستگویی باعث وقوع فتنه و ایجاد دشمنی میان دو مسلمان و دروغگویی مانع فتنه و موجب دوستی و صمیمیت و ارتباط و الفت شود، آن راست، مذموم و این دروغ، ممدوح خواهد بود.

پیامبر خدا(ص):  به خدا سوگند دروغ یاد کن و برادرت را از کشته شدن نجات بده.

امام صادق علیه السّلام فرمودند: دروغ زشت است جز در دو جا، هنگام دفع شر ظالمان و اصلاح بین مردم.

امام رضا (ع):همانا شخصی در حق برادر مسلمانش سخن راستی می گوید که با این گفتار، او را گرفتار می کند،پس نزد خدا از دروغگویان است و همانا شخصی در حق برادر مسلمانش دروغی می گوید که با آن دروغ، از او دفع ضرر می کند؛ پس نزد خدا از راستگویان است. 

همچنین راوی می‌گوید: از امام هشتم امام رضا علیه السلام سؤال کردم درباره مردی که از سلطان بر مال خویش می‌ترسد که مالش را به زور و ناحق از او بگیرد، ‌سپس به دروغ سوگند می‌خورد تا اینکه از ظلم سلطان نجات یابد. حضرت فرمود: باکی بر او نیست و نیز می‌گوید: از امام سؤال کردم که آیا همانگونه که انسان برای حفظ مال خویش جایز است سوگند بخورد، برای حفظ مال برادر دینی خود نیز می‌تواند سوگند دروغ متوسل شود؟ حضرت فرمود:آری. 

امام صادق علیه السلام فرمود: سوگند اقسامی دارد که یک قسم آن این است که انسان در راه خلاص و نجات مال یا جان مسلمانی از دست سارق یا هر متجاوز دیگری سوگند به دروغ بخورد، چنین سوگندی نه تنها کفاره ندارد بلکه اجر هم دارد.

امام صادق(ع): خداوند دو چیز رادوست دارد و دو چیز را دشمن : با تبختر راه رفتن میان دو صف (از لشکر اسلام و کفر)را دوست دارد و دروغ گفتن , برای آشتی دادن را هم دوست دارد با تبختر راه رفتن درکوچه و بازار را دشمن دارد و دروغ گفتن برای هدفی غیر از آشتی دادن را نیز دشمن می دارد.

پیامبر خدا(ص): خداوند عزوجل , دروغ گفتن به منظور ایجاد صلح و آشتی را دوست دارد و راستگویی به قصد فساد انگیزی رادشمن می دارد.

امام صادق(ع): دروغ نکوهیده است ,مگر در دو جا: دور کردن شر ستمگران وآشتی دادن میان مسلمانان .

امام صادق(ع): سخن بر سه گونه است : راست و دروغ وآشتی دادن میان مردم

پیامبر خدا(ص): کسی که برای اصلاح میان مردم (به دروغ) سخن خوبی بگوید یابه خوبی خبرکشی کند, دروغگو به شمارنمی آید.

در قضیه حضرت ابراهیم علیه السّلام نیز که گفت: بَلْ فَعَلَهُ کَ بِیرُهُمْ هذا فَسْئَلُوهُمْ إِنْ کانُوا یَنْطِقُونَ، یعنی بت بزرگ آنها بتهای کوچک را شکسته از آنها سؤال کنید، اگر سخن میگویند، در این جا هم فرمودهاند: ابراهیم دروغ نگفت و بتها هم کاری نکرده بودند. امام صادق علیه السّلام فرمودند: شما در این باره چه میگوئید، گفت: ما در این موارد تسلیم هستیم و سخنی نداریم، امام فرمودند: خداوند دو چیز را دوست میدارد و از دو چیز خوشش نمیآید از برافراشتن شمشیر در جنگ خوشش میآید و دروغ در اصلاح را هم میپسندد. اما از کسی که در میان راهها شمشیرش را برهنه میکند و مردم را میترساند بدش میآید و دروغ را هم که از روی مصلحت نباشد دشمن میدارد، مقصود ابراهیم علیه السّلام اصلاح قومش بود و اینکه به آنها بفهماند بتها شعور ندارند.

امام صادق(ع): هر دروغی روزی ازگوینده اش بازخواست شود, مگر دروغی که در سه جا گفته شود: مردی که در جنگ نیرنگ زند که بر او گناهی نیست , یا مردی که میان دو نفر اصلاح و سازش دهد, با این یکی برخوردی می کند و با آن یکی برخورددیگری و هدفش از این کار آشتی دادن میان آن دوست , یا مردی که به زن (یا خانواده)خود وعده ای دهد و قصد انجام آن را نداشته باشد. علامه مجلسی , رضوان اللّه علیه می نویسد: بدان که مضمون این حدیث مورداتفاق خاصه و عامه است مثلا ترمذی ازپیامبر(ص) روایت کرده است که فرمود:دروغ گفتن روا نیست , مگر در سه جا: مردبرای خشنودی همسر خود سخنی به اوبگوید و دروغ گفتن در میدان جنگ و دروغ گفتن , برای آشتی دادن میان مردم .

دروغ مصلحتی آن است که انسان به خاطر مصلحت بالاتر مانند اصلاح بین مردم یا جلوگیری از خون ریزی و یا نجات جان مؤمن مجبور به دروغ گفتن شود. در این صورت دروغ گفتن مصلحتی حرام نیست.

 

توریه چیست؟

توریه گفتن سخنی است که دارای دو معنی است یک معنی آن راست و مطابق واقع . معنی دیگرش دروغ است و گوینده معنی درست آنرا قصد می کند و مخاطب معنی دروغ آنرا می فهمد،مثلا ظالمی بسراغ مظلومی است و نشانی او را از شما می پرسد با اینکه محل او را می دانید برای فرار از جواب او می گویید بسراغ او به مسجد برو یا به فلان شخص مراجعه کن.

و مثلا اینکه گناهی از شما سر زده و کسی از شما بپرسد آیا گناهی مرتکب شده اید؟در جواب می گویید استغفرالله اگر چنین گناهی کنم.

توریه، در لغت به معنای پنهان کردن، پوشانیدن و افشا نکردن راز است.

در منابع فقهی، توریه به عنوان یکی از راه‌های نجات از دروغ‌گویی و سوگند دروغ، در ابواب گوناگون مطرح شده است.

در جایی که راست گفتن موجب ضرر به انسان یا به دیگری باشد و یا نخواهد حرف راست را بگوید، مثل آن که مصلحت در آن باشد که راست را نگوید، توریه کردن اشکال ندارد.

چنان‌چه رهایی مؤمنی یا بازگرداندن مال مظلومی و یا دفع ستم از انسانی یا مال و یا عرض او متوقّف بر دروغ گفتن باشد در صورتی که امکان توریه وجود داشته باشد بنابر قول برخی واجب است توریه شود و در صورت عدم امکان، قسم دروغ، جایز بلکه واجب است.

ولی اگر در توریه گفتن مصلحتی نباشد و سبب مفسده ای هم نمی گردد جایز نیست و برخی از فقها آنرا حرام دانسته زیرا توریه در حقیقت از اقسام کذب است.

 

مبالغه، کنایه، مثل و حکایت

در مبالغه از واقعه ای، مانند آنکه گفته شود: «صد بار گفتم» در حالی که بسیار کمتر از صد بار گفته است، و نیز در کنایه ها، اگر مقصود گوینده، خبر کردن از همان چیزی که می گوید باشد، صفات «راست و دروغ» در آن راه می یابد، اما اگز منظورش از مبالغه یا کنایه، خبر کردن نبوده، بلکه فقط بیان کثرت، تکرار، مدح یا ذم کسی باشد، آن مبالغه یا کنایه دروغ شمرده نمی شود، علاوه بر این، گاه زیبایی کلام، ارتباطی مستقیم با کنایه ها دارد، همان گونه که در قرآن مجید نیز کنایه به کار گرفته شده است. آن جا که می فرماید: و اسئل القریه ؛ از شهر بپرس

 

بر حذر داشتن از آرزوهای دروغین

امام علی (ع):خدای رحمت کند, مردی (بنده ای) را که سخن حکیمانه ای را شنید و آن راپذیرا شد و به راه راست فرا خوانده شد و بدان نزدیک گشت با هوای نفس خود ستیزید وآرزویش را دروغ شمرد. 

امام علی (ع):همانا پروای از خدا, دوستان خدا را ازحرامهای او نگهداشت پس آسایش را به رنج وسیرابی را به تشنگی بدل کردند و اجل رانزدیک دیدند و از این رو به کار و عمل پرداختند و آرزو را دروغ دانستند و مرگ راپیش چشم داشتند. 

امام علی (ع):یاد مرگ از دلهای شما غایب گشته وآرزوهای دروغین نزد شما حاضر شده اند ازاین رو دنیا بیش از آخرت شما را به تملک خویش در آورده و دنیایی گذرا, بیش از آخرت پایدار شما را به حرکت در می آورد.  این راهها)ی گوناگون ( شمارا به کجامی کشاند؟ و این تاریکیها تا به کی سرگردانتان می سازد؟و دروغها تا چند فریبتان می دهد؟

 

منابع

سایت ویکی فقه

سایت پاسخگو

سایت تبلیغات اسلامی

میزان الحکمه

گناهان کبیره

تحف العقول

اصول کافی

بحار الانوار

نهج البلاغه

نهج الفصاحه

من لا یحضره الفقیه

الروضۀ فی مبانی اخلاق

ایمان و کفر(علامه مجلسی)

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.